سالها زین پیشتر من نیز
خواستم کاین پوستیم را نو کنم بنیاد
با هزاران آستین چرکین دیگر برکشیدم از جگر فریاد
این مباد ! آن باد
ناگهان توفان بیرحمی سیه برخاست.....
۳۰ تیر ١٣٣١ بعنوان روز پیروزی آزادیخواهان و وطن دوستان ایرانی به همراهی رهبران مذهبی خود در پشتیبانی از سیاست و عملکرد دکتر مصدق علیه استعمار و استبداد و دربار پهلوی و در دفاع از استقلال و حاکمیت قانون و آزادی در تاریخ معاصر ایران ثبت شده است.
پس از برگزاری انتخابات مجلس هفدهم و پایان دورهی شانزدهم مجلس شورای ملی و تشکیل مجلس جدید، مصدق مطابق رسم وسنت پارلمانی استعفا کرد و سپس بدون هیچ مخالفتی از مجلس شورا و مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. روز ۲۵ تیر ۱۳۳۱ مصدق برای بحث دربارهی ترکیب هیأت جدید دولت به دربار رفت. مطابق قانون اساسی مشروطه، وزیر دفاع میبایست توسط نخستوزیر تعیین گردد، اما تا آن روز روال به این شکل بود که شاه چنین اجازهای را به نخستوزیر نمیداد.
مصدق، آن روز در دیدار با شاه درخواست خود را مطرح کرد و شاه نیز با خشونت به آن پاسخ منفی داد. مصدق نیز استعفای خود را به شاه داد و به احمدآباد رفت.
احمد قوام از سیاستمداران و منورالفکران کهنهکار و باسابقهی وابسته به سیاست انگلیس بود و شاه با آوردن او در واقع قصد مهار جنبش ملی کردن نفت را داشت. قوام پس از دریافت حکم نخستوزیری و رأی اعتماد مجلس (در شرایطی که طرفداران مصدق جلسهی مجلس را ترک کرده بودند) اعلامیهی شداد و توهین آمیزی را از رادیو علیه مردم قرائت کرد و اعلام داشت که: «کشتیبان را سیاستی دگر آمده است». قوام آشکارا مردم را به دستگیری و زندان و اعدام تهدید کرد و از سرکوب مخالفان سخن گفت. او در اطلاعیهی خود گفت: «وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه ی من اخلال نمایند…
آیتالله کاشانی بلافاصله به صدور اعلامیهای تند و انقلابی علیه قوام پرداخت و از استقلال مردم ایران و حقانیت جنبش ملی کردن نفت دفاع کرد. شاه از هوشیاری و مقاومت ملت وهمبستگی رهبران نهضت به وحشت میافتد و در ساعت ۴ بعدازظهر از قوام میخواهد که استعفا دهد. بدینسان مصدق به لطف اراده خداوند و رهبری کاشانی و مقاومت مردم به نخستوزیری برمیگردد.
دکتر مصدق برای جان هم میهنان خود ارزش قائل بود و از همین روی به کسانی که به بهای زندگی خود قدرت نظامی و فرماندهی ارتش را از زیر نفود بیگانگان نجات دادند و به دست نمایندگان منتخب خود سپردند، بسیار احترام می گذاشت. او آرزو داشت و وصیت کرد تا او را در کنار شهدای سی تیر به خاک بسپارند تا او نیز در افتخار با آنان برابر شود. وی می خواست ا ز این راه ارزش فداکاری در راه میهن را نیز بالا ببرد.
قیام سی تیر برای همیشه در تاریخ مبارزات ملت ایران ماندگار است واین پیام را با خود به همراه دارد که ملت و رهبران راستین آنها می توانند با اتحاد و همبستگی بر دشمنان خارجی و استبداد داخلی پیروز شوند.
متاسفانه این پیروزی دیری نپایید ،نهضت ازدرون ضربه خورد، استبداد داخلی و دشمنان خارجی از اختلاف داخلی استفاده کردند و در مدت سیزده ماه بعد موفق شدند با کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ شمسی دولت مردمی دکتر محمد مصدق را سرنگون سازند....
سرمایه ملت را به غارت ببرند وجوانان میهن را در شکنجه گاه ها و سیاهچال ها در بند سازند وامید ملت را به یاس مبدل نمایند.
سلام به دوست خوبم...وب لاگ و...آنگاه روح ...بروز شد... حتما"بیا .به امید دیدارت در وب لاگ..و انگاه روح..در ضمن وب لاگت خیلی جالبه...موفق باشی.
سلام به دوست خوبم...وب لاگ و...آنگاه روح ...بروز شد... حتما"بیا .به امید دیدارت در وب لاگ..و انگاه روح..در ضمن وب لاگت خیلی جالبه...موفق باشی.